داستان کوتاه سیب خاطرات - اشکها و مشقها و خنده ها =========== بار الها !!! هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر ، عمری گرفته ای ، خدایا ... رها مکن. ============ @ چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد چه نکوتر آنکه مرغی ز قفس پریده باشد پر و بال ما بریدند و در قفس گشودند چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشند =========== @ صرفا کامنت هایی در این وبلاگ تایید می شود که فاقد اهانت به هرکسی باشد. فقط امیدوارم چیزی از دستم در نرفته باشه ! =========== این یک وبلاگ شخصی است ========== شادترین روزها و آرامترین شبها در انتظار شما نشسته اند ، زندگی جاریست ========== شرط دل دادن دل گرفتن است , وگرنه یکی بی دل میشود و دیگری دو دل ========== خدایا یاریم کن اگر روزی , جایی , چیزی را شکستم , آن شکسته دل نباشد ========== خداوند دوری را برای اثبات وفا آفرید و ما هم اکنون در لحظات اثباتیم ========== و در خاتمه : در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند ... حداقل تا حالاش که اینجور بوده ! گر تو نمی پسندی من هم نمی پسندم ! =========== خدایا خوشم از خیال لبخندت **** یک نقش مثبت یا منفی برای خودت انتخاب کن! فقط همین... داستانها خود به سراغت خواهند آمد. ****
written article. I'll make sure to bookmark it and return to read
more of your useful info. Thanks for the post. I'll certainly comeback.
somewhere? A theme like yours with a few simple
tweeks would really make my blog jump out. Please let me know where you got your design. With thanks
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
دیدگاه ها [ ۱۲ ]