چند روز پیش، داشتم به زندگی فکر میکردم،
بعد هوس کردم یه فیلم ترسناک ببینم،
شب موقع خواب یکی دوبار با کابوسای کوچولو از خواب پریدم، ولی زود خوابم میبرد،
دیگه تا صبح راحت خوابیدم،
صبح با به یاد آوردن ترسای ریزه میزه شب قبل،
کلی خندیدم واحساس آرامش کردم،
به نتیجه قشنگی رسیدم،
زندگی هم همینه، یه وقتایی اونقد ترسناکه آدم فکر میکنه
داره کابوس میبینه،
بعد منتظر لحظه ای میشینه
که این کابوس تموم شه،
وقتی این کابوس تموم شه..........
فکر کنم بشینه و به همه کابوسهاش،بخنده...
ولی بعضی کابوس ها پاشونو میذارن روی خرخره ی مغزتو خوابُ ازت می دزدن.و حتی تا یه مدت بعدش جرئت خوابیدن نداره آدم!
دیدگاه ها [ ۸ ]