زمانیکه مردی در حال پولیش کردن اتومبیل جدیدش بود کودک 4 ساله اش تکه سنگی را برداشت و بر روی بدنه اتومبیل خطوطی را انداخت.
مرد آنچنان عصبانی شد که دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محکم پشت دست او زد بدون انکه به دلیل خشم متوجه شده باشد که با آچار پسرش را تنبیه نموده.
در بیمارستان به سبب شکستگی های فراوان چهار انگشت دست پسر قطع شد.
وقتی که پسر چشمان اندوهناک پدرش را دید از او پرسید "پدر کی انگشتهای من در خواهند آمد" !!
آن مرد آنقدر مغموم بود که هچی نتوانست بگوید به سمت اتوبیل برگشت وچندین باربا لگدبه آن زد.
حیران و سرگردان از عمل خویش روبروی اتومبیل نشسته بود و به خطوطی که پسرش روی آن انداخته بود نگاه می کرد . او نوشته بود " دوستت دارم پدر"
با اینکه چند بار خوندم اما هنوزم جذابیت خودش داره وفوق العاده زیباست ممنون بابت نوشتن چنین داستان زیبای
من که کلا تبدیل به یه قاتل شدم :|
از بس این و اونو ترکوندم :|
من برم این باباهه رو هم بتروکونم.کاری ندارین؟
حالا چجوری روش میشه
ب پسرش بگه دستت همینحوری میمونه؟
پسفردا چجوری میخواد تو صورت
پسرش نگاه کنه؟😒
مقداری ناراحتی...
کمی دلخوری...
ذره ای بغض...
در من رخ داد...
عررررررررررررررررررر
میگم پولیش کردن ینی چی؟!؟!؟!؟؟!
کمی دلخوری...
ذره ای بغض...
در من رخ داد...
عررررررررررررررررررر
میگم پولیش کردن ینی چی؟!؟!؟!؟؟!
If I could put a positive spin on this – I removed my captcha on my blog a month ago and I have not seen one spammy comment. I still moderate comments before I publish them, I just don’t assume that my readers are o1&6;rob8ts.2#8217;
Because the admin of this website is working, no question very
rapidly it will be well-known, due to its quality contents.
rapidly it will be well-known, due to its quality contents.
Hurrah! In the end I got a webpage from where I know how
to actually take helpful information regarding my study and knowledge.
to actually take helpful information regarding my study and knowledge.
دیدگاه ها [ ۱۵ ]