لطفا تعجب نکنید. این جمله ای بود که دیروز راننده آژانس
به زبون اورد و من فقط با تعجب به پشت گردنش نگاهمیکردم،
چقدر دوست داشتم محکم بزنم پس کله ش
این جمله رو وقتی به زبون اورد که،داشت میرفت تو خیابون
ورودممنوع،و دو تا ماشین جوری سر خیابون،پارک
کرده بودن که این آقا نمیتونست خیلی راحت و گشاد
وارد ورود ممنوع بشه
حدود بیست دقیقه بعدش،وارد به ورود ممنوع دیگه شد
و چقدر به خاطر بیشعوری یه عده،که نمیخواستن
ذره ای گذشت داشته باشن و بذارن ایشون اول رد بشه
تاسف خورد
فکرش رو بکنید.......
چقدر بیشعورررررر!!!!!!!!!