بسـ(:ـم الرب
انگار که پلاسکوی ۵۴ ساله تحمل به دوش کشیدن این همه بار روی دوشش را دیگر نداشت، آتش گرفت و آتش انداخت به جان تهران، فرو ریخت و این بارِ روی دوشش را آوار کرد بر روی عدهای قهرمان فداکار بینام و نشان، نه بر روی عدهای با نام و نشان بیخیال و نه روی مردمانی که فیلمهایشان مهمتر از قهرمانهایشان بود!
چهرهی تهران زخمی شد، قلب مردم پر از غم شد، اما خدا صبر دهد قلب خانوادهی آتشنشانان قهرمان و فداکارمان را؛ دوستانشان را که آخرین لحظات را در کنار هم بودند.
۳۰ دی ماه در یادها میماند نه به خاطر فرو ریختن پلاسکوی پیر، بلکه بهخاطر فداکاریهای آتشنشانهای بینام و نشان و بیادعایمان.