داستان هایی "کوتاه" برای پیمودن راهی "بلند"

  • /

    خانه ی داستان

  • /

    خانه ی داستان

  • /

    خانه ی داستان

  • /

    خانه ی داستان

  • /

    خانه ی داستان

خار های امروز و گل های فردا!

شخصی از خدا دو چیز خواست......

یک گل و یک پروانه......

اما چیزی که به دست آورد 

یک کاکتوس و یک کرم بود......

غمگین شد. با خود اندیشید شاید خداوند من را 

دوست ندارد و به من توجهی ندارد......

چند روز گذشت......

از آن کاکتوس پر از خار گلی زیبا روییده شد و

آن کرم تبدیل به پروانه ای شد......

اگر چیزی از خدا خواستید و چیز دیگری دریافت کردید 

به او اعتماد کنید.........

خارهای امروز گلهای فردایند......


دسته بندی :
 پندآموز زیبا و خواندنی حکایت

دیدگاه ها [ ۷ ]

مجله ویترینو
مممنون از مطالب شما.لطفا به ما هم سر بزنید.
مشتاق دیدار روی گلتان هستیم ...
خواهش دوست عزیز😃
چشم الان میام(:
دخترڪ شهریوری
بسیار هم زیبا و عالی :))
خعلی ممنون(:😃
💖 miss fatemeh 💖
خییییییییلی قشنگ بود پسرخاله جان ^^
خعلی ممنون دختر خاله جان^^
در نگاه والاتر، پروانه و کرم هردو زیبا هستند اما نگاه محدود ماست که کرم را نازیباتر می بیند...
دقیقا(:
چقدر زیبا نظرتون رو بیان کردید😃
💖 miss fatemeh 💖
این قالب چقدر جالبه =)
از قالب های متنوع عرفانه😃
دمش گرم واقعا قالب های خعلی زیبایی ساخته ولی حیف که نیستش😞
قشنگ مث همه داستانایی که میذاری:)

قالبتم مبآرکه:)))))
خعلی ممنون😃

خعلی تر ممنون😃
با صبر ادم اینا رو متوجه میشه...نعمت ه رو میگم!

قالب جدید مبارک:)
اهوم(:

خعلی ممنون😃
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی