داستان هایی "کوتاه" برای پیمودن راهی "بلند"

  • /

    خانه ی داستان

  • /

    خانه ی داستان

  • /

    خانه ی داستان

  • /

    خانه ی داستان

  • /

    خانه ی داستان

کابوس!

‍ 

چند روز پیش، داشتم به زندگی فکر میکردم،

 بعد هوس کردم یه فیلم ترسناک ببینم، 

شب موقع خواب یکی دوبار با کابوسای کوچولو از خواب پریدم، ولی زود خوابم میبرد،

 دیگه تا صبح راحت خوابیدم،

 صبح با به یاد آوردن ترسای ریزه میزه شب قبل، 

کلی خندیدم واحساس آرامش کردم،

 به نتیجه قشنگی رسیدم، 

زندگی هم همینه، یه وقتایی اونقد ترسناکه آدم فکر میکنه

 داره کابوس میبینه، 

بعد منتظر لحظه ای میشینه

 که این کابوس تموم شه،


                وقتی این کابوس تموم شه..........

       فکر کنم بشینه و به همه کابوسهاش،بخنده...


دسته بندی :
 پندآموز زیبا و خواندنی حکایت

دیدگاه ها [ ۸ ]

💖 miss fatemeh 💖
زندگی همینه دیگه :)
اهوم(:
خورشید بانو
کاش میشد به همه کابوس ها خندید
کاش میشد(:
رفیق! اگه کل زندگیت کابوس باشه چی؟
باز میخندم😂 من زندگیم شده فیلم های خون اشام و گرگینه و خعلی چیزهای دیگه اگ بگم شاید منصرف بشی😂
هَپَر هَــســتــَم
خوبه که میخندی :)
ما با لبخـ(:ـند زنده ایم
خانومِ حدیث ^_^
ولی بعضی کابوس ها پاشونو میذارن روی خرخره ی مغزتو خوابُ ازت می دزدن.و حتی تا یه مدت بعدش جرئت خوابیدن نداره آدم!
از اونا هم هست ولی باید سعی کرد خندید😃
فیلم ترسناک خوبه که.
من دوست دارم.
مخصوصا اون ما ورا طبیعی
عجب
(:
آقای سین
نتیجه میگیریم فیلم ترسناک برای سلامتی مفیده :)
خعلی مفید عصت(:
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی